چگونه سالهاي طلايي ورزش پهلواني تجديد ميشود؟
مليپوشان ساز مخالف ميزنند!
مصطفي عطري
تشكيل تيم ملي زورخانهاي با روش دموكراتيك انتخابي و متشكل از جوانان زبده و تحصيلكرده، از ابتكارات مسوولان قبلي فدراسيون است كه فدراسيوننشينان در يك سال اخير ميتوانستند بهره برداري مطلوبي از اين ميراث ارزشمند داشته باشند. مليپوشاني كه هر يك جزو نخبگان اين ورزش محسوب ميشوند ولي اكنون ساز مخالف ميزنند و هركدام به نحوي از ادامه راه با شيوه مديريتي فدراسيون دلسرد شدهاند.
قهرمانان انگيزه ندارند
غلامرضا آقاباقري يكي از باسابقهترين مليپوشان كشورمان ميگويد: يكي از معضلات اين ورزش در يك سال اخير اين است كه هيچ گونه بهايي به قهرمانان پيشكسوت و صاحبنظر داده نميشود و در عوض شاهد اين هستيم كه يكسري افراد به خاطر روابطي كه با برخي از مسوولان فدراسيون دارند، مورد توجه قرار ميگيرند. تعجبآور است در ورزشي كه در آن انصاف يكي از صفات اصلي محسوب ميشود، آيا چنين رفتارهايي درست است؟ قهرمان چرخ كشور ادامه داد: من و خيلي از قهرمانان ديگر، زماني كه چنين بيقانوني و بيانصافي را در مديران فدراسيون مشاهده ميكنيم قطعا انگيزه خود را از دست ميدهيم و زماني كه انگيزه نباشد، جمعيت اين ورزش كم ميرود و در نهايت هم از آن تنها نامي در كتابها و در قصههاي ما خواهد ماند. آقاباقري كه از مرشدان استان مركزي نيز محسوب ميشود با اشاره به وضعيت فعلي فدراسيون اظهار داشت: در گذشته سعي بر آن بود تا اين ورزش با علم آميخته شود و با برنامه، پيشروي كند. كارهاي بزرگي انجام شد كه متاسفانه مسوولان جديد نه تنها آنها را ادامه نداده اند، بلكه برخي از آنها را نيز تخريب كردهاند و با غرض ورزيهاي شخصي تنها به بدنه اين ورزش ضربه ميزنند. ما 6 سال طلايي در فدراسيون داشتيم و پلههاي ترقي در همه زمينهها يكي پس از ديگري طي ميشد اما الان تنها شاهد درجا زدن و در برخي موضوعات نيز شاهد عقبگرد هستيم. حال چگونه ميشود از اين فدراسيون كه در حال غرق شدن است، انتظار داشت كه ورزشكاران و مليپوشان را حفظ كند؟
مسوولان فدراسيون غرضورزي ميكنند
يدا... زنگنه دارنده طلاي ميل گيري سنگين در جام جهاني تركيه درباره وضعيت خود ميگويد: تقريبا 7 ماه قبل با حضور در اردوي تيم ملي آسيب ديدم و تاندون دستم پاره شد. به فدراسيون پزشكي رفتم ولي بينتيجه بود و در نهايت خودم جراحي كردم. فدراسيون ديگر هيچگونه تماسي با من نداشت و هيچ سراغي از وضعيت سلامتي من نگرفت. اگر من دچار مشكلات مالي بودم و نميتوانستم اين هزينههاي سنگين را بپردازم تكليف چه بود؟ اگر ورزشكاري با اين شرايط دچار آسيبديدگي شود، بايد چه كند؟ فدراسيون در قبال ورزشكارانش هيچ مسووليتي نميپذيرد و تنها آنها را در وقت سلامتي و در دوران اوج ياد ميكند! چطور پول دارند به افرادي غير از بدنه ورزش باستاني بدهند ولي به مليپوشان رسيدگي نميشود؟! اين مليپوش كه 3 سال قهرماني پياپي را در كارنامه خود دارد و نخبه ميل گيري سنگين محسوب ميشود در ادامه با اشاره به دليل پيش آمدن چنين مشكلاتي در فدراسيون يادآور ميشود: تا زماني كه در اين ورزش اتحاد نباشد، مشكلات را پاياني نيست. زماني كه آقايان در راس امور قرار گرفتند، تمام كارهاي قبلي كه انجام شده بود را ناديده گرفتند و برخي را هم تخريب كردند و با اين كار در واقع هزينههايي كه زماني از بيتالمال براي پيشبرد اين ورزش صرف شده بود را دور ريختند. اينكه هر مسوولي كه در راس امور قرار ميگيرد معايبي هم دارد قطعا درست است و كسي منكر اين موضوع نيست اما زماني كه معايب و مشكلات بيشتر از حسنها خود را نشان ميدهند بايد اين موضوع را قبول كنيم كه عملكرد ضعيف است و سريعا بايد راهي براي نجات پيداكرد. تا زماني كه در راس امور كينه و غرضورزي وجود داشته باشد و تا زماني كه مسوولان يكدل و همصدا در جهت پيشبرد اين ورزش حركت نكنند قطعا روز به روز شاهد جدايي ورزشكاران به ويژه جوانان از ورزش زورخانهاي خواهيم بود. من بارها از خودم اين سوال را پرسيدهام كه آيا واقعا ادامه اين ورزش به صلاح من است يا بايد من هم مانند خيليها از اين ورزش جدا شوم؟
روابط پشت پرده، ملاك عضويت در تيم ملي است
مرتضي عجم مقصودي از اعضاي پرافتخار تيم ملي در تشريح وضعيتش اظهار ميدارد: من هم مانند خيلي ديگر از قهرمانان قصد كنارهگيري و جدايي از گود زورخانه را دارم. زماني كه چنين وضعيت نابساماني را در مديريت فدراسيون ميبينم بهترين راه را كنارهگيري ميدانم، چرا كه ديگر براي ورزشكاران و قهرمانان ارزشي قايل نميشوند و هيچ برنامه خاصي براي ما ندارند. آيا واقعا حق ما اين است؟ تحصيلات دانشگاهيام تمام شده و اكنون كارگر ساختمان هستم. اين برايم افتخار است اما واقعا موضوع اين است كه قهرمانان بايد به جاي كارگري در حال ورزش و تمرين باشند و به فكر كسب افتخار براي كشور. چرا چنين موضوعاتي ناديده گرفته ميشود؟ چرا كسي فكري به حال قهرمانان نميكند؟ من هم مانند خيلي ديگر از مليپوشان قديمي قصد جدايي از اين ورزش را دارم آن هم به دليل بيمهريها و بي برنامگيهايي كه شاهد آن هستم. قهرمان ميل بازي كه چشمههاي جديدي را در 2 الي 4 ميل بازي به نام خود ثبت كرده، ملاك گزينش در تيم ملي را روابط پشت پرده ميداند و ميگويد: در گذشته مسابقات انتخابي برگزار ميشد و ما با انگيزه خود را براي اين مسابقات آماده ميكرديم و بهترين چشمههاي خود را در اين مسابقات به نمايش ميگذاشتيم تا بتوانيم پيراهن تيم ملي را بر تن كنيم. اين در حالي است كه حالا چنين چيزي واقعا بيمعناست چرا كه در اوايل سال مسابقات انتخابي برگزار شد و ورزشكاران گزينش شدند اما كساني عضو تيم ملي شدند كه حتي به خود زحمت حضور در مسابقات انتخابي را هم نداده بودند.
وضعيت ليگ امسال در مقايسه با سالهاي قبل هم يكي از دلايل اثبات گفته هايم است كه همه شاهد حق كشي در آن و كيفيت پايين برگزاري آن بوديم. توجه فدراسيون و مسوولان بيشتر روي كشتي پهلواني است، اگر چه فقط تبليغات ميكنند و كار اساسي و آموزشي براي كشتي پهلواني هم انجام ندادهاند. ديگر نور زورخانهها كمفروغ شده و اگر هم مسابقاتي برگزار ميشود، به نوعي از سر اجبار است. در راس امور هم حاشيهها به قدري زياد شده كه ديگر كسي نميتواند در جهت پيشبرد ورزش فكر كند چه برسد به اينكه بخواهد گامي در اين راستا بردارد.
تيم ملي زورخانهاي ، غرضورزي ، روابط پشت پرده