اين است برنامههاي تداركاتي فوتبال ايران !
عمليات شگفتانگيــز
وصال روحاني
دقايقي بيشتر از همگروه شدن ايران با آرژانتين، نيجريه و بوسني در جام جهاني 2014 نگذشته، اقدامات و واكنشهاي جامعه فوتبال ايران و خيل هوادارانش در اين سو و آن سوي مرزها شروع شد و در عملياتي شگفتانگيز انواع اظهارنظرها در اين خصوص صورت گرفت و متاسفيم كه بگوييم بسياري دور از حقيقت و تندتر از حد انصاف و وراي تصوير مهربان همه ايرانيان دنيا و در تضاد با برداشتي بود كه دوست داشتيم و داريم جهانيان از ما داشته باشند.
نااميديهاي لحظهاي پس از شنيدن نام آرژانتين به عنوان يكي از همگروههاي ما و سپس خوشبينيهاي بيش از حد بعد از شنيدن نام بوسني به عنوان ديگر همگروهيمان نشان داد كه نه اطلاعي از نوع و سيستم برخورد آرژانتين با مسابقات مختلفش داريم و نه ميدانيم كه بوسني قدري قويتر از آن است كه ما تصور ميكنيم. تجسم ما از نيجريه در حد همان تيم طلايي موسوم به عقابهاي برتر هم كه به دهه 1990 و عصر رشيدي يكينيها برميگردد متضاد با نسلي است كه اينك با كاپيتاني وينست اني ياما حتي براي پيشتازي در آفريقا هم مشكل دارد.
بدتر از همه، هجوم سايبري (!) به وب پيج اختصاصي ليونل مسي و كوبيدن او با الفاظ نامناسب فقط بهدليل رويارويي شدن اجباري تيم او با تيم ملي كشورمان و سپس هدف قرار دادن سايت ادين ژكو مهاجم اول بوسني بود كه بيش از آنكه نشان بدهد ما تاكتيك مسابقه داريم، ثابت كرد فقط شور كوبيدن داريم. در فوتبالي كه فقط با روشهاي فني بندها ميگسلد و دلها تنها با روبوسيهاي بعد از مسابقه به هم نزديك ميشود آيا بدنويسي و توهين به فوتباليست برتر چهارسال گذشته جهان چيزي به ما اضافه ميكند؟
براي هموار شدن راه فنيمان درآينده چه كردهايم؟ حرفهاي سرشار از شور و احساس در برنامههاي تلويزيوني ويژه پخش مراسم قرعهكشي هم چندان شيرينتر و عقلاييتر از برخي اظهارنظرهاي مردمي ديروز نبود و نشان ميداد »احساس» همچنان فاكتور اول و حاكم اصلي در فوتبال كشور است. آيا كارلوس كروش چوب خط بهتري براي تشخيص روند و چگونگي حركات ما در 36 ساعت اخير نيست؟ اگر او را اينچنين بنگريم، توصيه او به آرام بودن و لذت بردن از جام جهاني به مثابه دعوت به آرامش، كنار گذاشتن تهاجم كلامي بر سايت اينترنتي ستارگان رقيب و دعوت به فكر كردن است. آيا در شتاب افراطي فوتبال ما و در حالي كه شور و شوق مفرط به فوتبال ديد عميق و عقلايي به مقولهها و مشكلات فوتبال را لاجرم كاهش داده، اصلا ميتوان فكر كرد؟ در جهان ارتباطات كه هر لحظه هر خبري از اردوي اين تيم به آن تيم انتقال مييابد آيا برخورد رقبا با ما پس از شنيدن برخي اظهارنظرهاي غيرمسوولانه از جانب ما توأم با احترام بيشتري خواهد شد يا خللها و لرزشهاي فزونتري؟
يك دوره بزرگ جام جهاني در پيش است. شور و شوق افراطي را كنار بگذاريم و از هيجان كلام خود بكاهيم و منطقي شويم. قرار نيست كه حتما صعود كنيم و قرار هم نيست كه حتما در همان گام نخست حذف شويم. تكليف ما را نوع اقدام و شيوه تدارك و ميزان تلاشمان و منطقي و با برنامه بودن يا نبودنمان مشخص ميكند و نه هيچ چيز ديگر. در بين اين همه اظهارنظرهاي متفاوت كمتر ميبينيم كه كسي ريشههاي تحول بوسني را كه در گروهش در مسابقات انتخابي اروپا اول شد و يونان را به پليآف فرستاد و دليل نزول نيجريه را كه حالا بهترين ستارههايش (جان اوبي ميكل، احمد موسي، ويكتور موزس و شولا اميوبي) هم به واقع ستاره نيستند، به درستي و دقت بررسي كند يا به اين بپردازد كه به رغم تمام عظمت مسي، مكانيزم بازي تهاجمي آرژانتين بهطرز چشمگيري بر حركات آگرو، توس و دي ماريا هم متكي است و هافبكهاي اين تيم به سركردگي خاوير ماسكرانو به شكل عجيبي اروپايي بازي ميكنند و دوندگي و خشونتشان متضاد با فوتبال تكنيكي و مهارتهاي فردي رايج در آمريكاي جنوبي است.
اينها را چه كسي ميبيند؟ البته كارلوس كروش ميبيند اما علي كفاشيان خير. او بايد مشغول جمعآوري و مهار احساساتي باشد كه از درون برخي دلشيفتگان اين ورزش بيرون ميآيد و معمولا تعقل لازم ضميمه آن نيست و عملكرد خود فدراسيون در خلق آن بيتاثير نبوده است. فوتبال بازي لحظات است اما از يك بستر زماني طولاني نشأت ميگيرد و نتايجش ريشه در يك كار درازمدت و حتي تلاش چند نسل در گسترههاي زماني 10 ساله دارد، بنابراين فتح جام جهاني فقط با سلاح احساس، يك خوشبيني افراطي و دور افتاده از جادهايص است كه شما را در اين مسابقات بسيار سخت به ساحل مقصود ميرساند و آنچه از جمعه شب تا اين ساعت ديدهايم دور افتاده از همان جاده است. مواظب باشيم كه تيمهاي منطقي و پيروز جامهاي جهاني در درجه اول از سلاح منطق و نگرش درست بهره ميگيرند و البته احترام به رقبا را از ياد نميبرند و ما كوشيدهايم با فراموش كردن همين اصول به سوي موفقيتي پيش بتازيم كه پيوسته از آن دورتر ميشويم.
تداركاتي فوتبال ايران - آرژانتين، نيجريه - بوسني - جام جهاني 2014